برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)

این انبیاء که اینها می‌گویند که درست کرده‌اند انبیاء را برای این که دین درست بشود، برای این که قدرتمندها را حفظ کنند، هر که تاریخ انبیاء را ملاحظه کند که این انبیاء از چه طبقه‌ای بوده‌اند و اینها با کی مخالفت داشتند، می‌بیند که انبیاء از این طبقه مستضعفین بوده‌اند. از همین طبقه سوم مردم بوده‌اند؛ و مردم را وادار کردند که جنگ کنند با آن مستکبرین. یکی حضرت موسی است، که به ما باز یک قدری نزدیک‌تر است. حضرت موسی یک آدمی بوده، شبان بوده است؛ با عصای شبانی. مدتها هم در خدمت حضرت شعیب بوده و شبانی او را می‌کرده است و از همان مردم عادی بوده است در صورت. و همین حضرت موسی، که از توی همین جمعیت پا شد، همینها را تجهیز کرد بر ضد فرعون. فرعون موسی را درست نکرد برای این که تختش را حفظ کند. موسی مردم را برداشت رفت تخت فرعون را به هم زد. «دین افیون است»! به نظر آنها فرعون موسی را درست کرده که مردم را خواب کند تا خودش سلطنت کند! عکس آنی که واقع است که موسی مردم را تجهیز کرده، این طبقه سه را تجهیز کرده و برده و تاج و تخت فرعون را به باد فنا داد.(1)
این طایفه پایین را همیشه این طور بوده که پیغمبرها این مردم مستضعف را، این طایفه‌ای را که مستکبرین آنها را ضعیف می‌شمردند و می‌دیدند که شما چیزی نیستید در مقابل ماها، از همینها، خداوند یکی را انتخاب می‌فرمود روی لیاقت ذاتی که داشت، و او را در مقابل مستکبرین قرار می‌داد، درست عکس آن تبلیغات سوئی که می‌شود و می‌خواهند مردم را از ادیان منحرف کنند، درست عکس آن. اینها می‌گویند که پیغمبرها را مستکبرین درست کردند برای این که مردم پایین را، کارگر را، صنعتگر را، زارع را، اینها را، با موعظه و اینها خواب کنند و اغفال کنند، وعده بدهند؛ و آن بزرگترها بچاپند مردم را و اینها هم حرفی نزنند برای این وعده ها. و حال آن که به حسب تاریخ- تاریخ اسلام هم که نزدیک است به ما، تاریخ دیگر هم که منقول است- که از این طایفه تجهیز می‌کردند انبیا مستضعفین را در مقابل مستکبرین؛ نه مستکبرین اینها را درست می‌کردند که مستضعفین را خواب کنند! اینها مستضعفین را بیدار می‌کردند که بر ضد مستکبرین قیام کنند.(2)
قیامهای انبیا همیشه این طور بوده که یکی از بین خود اینها، از بین خود این مؤمنین- که طبقه پایین بودند، از خود همین مردم پایین- یکی انتخاب می‌شد برای این که تبلیغ کند. و یکی از کارهایش هم این بود که همین جمعیتِ مستضعفِ مقابل مستکبر را تجهیز می‌کرد با تبلیغاتی که می‌کرد، مهَیّا می‌کرد، تجهیز می‌کرد بر ضد آنها؛ بر ضد مستکبرین. مستکبرین اینها را برای منافع خودشان درست نمی کردند، این مستضعفین بودند که از میان آنها یکی پا می‌شد و خداوند [او را] انتخاب می‌کرد و بر ضد مستکبرین قیام می‌کردند. موسی بر ضد فرعون؛ و رسول اکرم بر ضد قریشی که آن وقت همه چیز دستشان بود.(3)
نه [تنها]، هر نبی‌ای در عالم که آمده برای این آمده است که انسانها را نجات بدهد از شرّ این طاغوتها. حضرت موسی یک نفر شبان بود و - عرض می‌کنم - از این طبقه مستضعفین بود از همین طبقه بود و قیام کرد و همین طبقه مستضفین را شوراند بر فرعون و فرعون را از بین بردش. پیغمبر هم از همین مستضعفین : [از] اشخاصی بود که اینها را کوچک می‌شمردند. از ... همین درجه سه به اصطلاح، اینها را که درجه اوّل هستند، اینها را دور خودش جمع کرد و به آنها تعلیم کرد و فهماند که قضیه چیست. همینها قیام کردند و اوّل جزیرة‌العرب را از این طاغیها پاک کردند و بعد هم آمدند سراغ رم و سراغ ایران و آنها را هم شکست دادند. نمی خواستند که ایران [را] بگیرند. می‌خواستند افراد را نجات بدهند از شیاطین انسی و از شیاطین جنی.(4)
من امیدوارم که شما همه‌تان همان طوری که سیره‌ی انبیا بوده است [باشید؛] که سیره انبیا برای این بوده است که در مقابل طاغوت محکم می‌ایستادند و در مقابل ضعفا و فقرا و مستضعفین و مستمندان فروتن بودند؛ آن طوری که وقتی عرب وارد می‌شود در مسجد رسول‌الله، می‌گوید: کدام یکتان [رسول‌خدا] هستید؟ در وقتی که رسول‌الله آن وقت [در رأس] حکومت بود، آن وقت در مدینه بودند، در مدینه تشکیل حکومت بود بساط، لکن وضعش این طوری بود. از آن طرف، در مقابل هیچ قدرتی خاضع نبود، برای این که او خدا را می‌دید. کسی که توجه دارد به این که قدرت هر چه هست مال خدای تبارک و تعالی است و دیگران هیچ نیستند، این دیگر نمی‌تواند خاضع بشود در مقابل یک قدرتمندی.(5)
اسلام که تاریخش نزدیک به ماست - آنها یک قدر دورند - تاریخ اسلام نزدیک به ماست. زندگی پیغمبر اکرم معلوم است برای همه که چه جور بوده است معارضهای او و جنگهای او، معلوم است با کی جنگ کرده. پیغمبر اکرم در مکه مکرمه از همین طبقه مردم البته از اشراف [بود] به آن معنا که سادات آن وقت بودند؛ نه اشراف به آن معنا که سرمایه‌دار بودند؛ به آن معنا که سادات بودند، از آنها بود، لکن فقیر بود. از طبقه فقرا بودند اینها. تا آخر هم با همین فقر زندگی کردند و مع ذلک این کارها را انجام دادند. از همین طبقه در مکه پیدا شد، و اشراف مکه و سرمایه‌دارها و قافله‌دارها و اینها با او مخالفت کردند، به اندازه ای که نمی‌توانست دیگر آفتابی بشود، توی غار رفت، تقریباً در غار محبوس بود آن جا تقریباً تا کارهای تبلیغات زیرزمینیش را این جا کرد؛ یک عده‌ای را با خودش همراه کرد و بعد دید این جا زورش به اینها نمی‌رسد، با مردم مدینه بست و بند کرد، و تشریف بردند مدینه. در مدینه هم که رفتند، وارد نشدن به یک طایفه چیز دار، به همین فقرا؛ به همین مردم ضعیف. مسجد پیغمبر اکرم هم مثل این مسجدهای شما نبوده است. مسجد اعظم، یک جای کوچکی، یک سقفی با این لیفهای خرما یک چیزی درست کرده بودند. یک دیوار این قدری هم برای این که مثلاً حیوانات وارد نشوند، با یک چیزی یا گِلی از همینها درست کرده بودند. اما سرنوشت اسلام را یک همچو مسجدی درست می‌کردند، مسجد بود، همچو نبود که قبّه و بارگاه باشد بعد میان تهی! از آن تشریفات خالی بود، لکن از همان جا روم و ایران را شکست دادند، هر چه هم بخواهند اینها گریه کنند.(6)

راهبردهای تصریحی:

1.انبیا از طبقه‌ی مستضعف جامعه بوده‌اند.
2.قیام انبیا همواره بر علیه مستکبرین بوده است.
3.انبیاء مستضعفین را بیدار و تجهیز می‌کردند تا در مقابل مستکبرین بایستند و به حقوق خودشان برسند.

نکته استنباطی:

1.دشمنان تبلیغات می‌کنند که ادیان الهی ساخته و پرداخته سرمایه‌داران است تا از گرایش جوانان به دین جلوگیری کنند. در حالی که انبیای الهی خود جز مستضعفین بوده و با آنان در برابر مستکبران زمان ایستاده‌اند و این دلیل کافی برای ابطال آن نظریه است.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (ره)،ج8،ص 456.
2. صحیفه امام (ره)،ج9،ص 169.
3. صحیفه امام (ره)،ج9،ص 169 و 170.
4. صحیفه امام (ره)،ج11، ص 185.
5. صحیفه امام (ره)،ج16،ص 451.
6. صحیفه امام (ره)،ج9،ص 397.

منبع مقاله :
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول